Web Analytics Made Easy - Statcounter

ماجرا از موقعی شروع شد که جان بولتون، مشاور امنیت ملی امریکا، روز دوشنبه ششم ماه می ۲۰۱۹ بیانیه کوتاهی منتشر و در آن اعلام کرد که امریکا به ادعای او برای «مقابله با رفتار‌های نگران‌کننده ایران» ناوگروهی شامل ناو هواپیمابر یو اس اس آبراهام لینکن و تعدادی از بمب‌افکن‌های ارتش را به خاورمیانه می‌فرستد. هر چند که او محل استقرار این نیرو‌ها را در بیانیه خود مشخص نکرده بود، اما از همان موقع گمان‌زنی‌ها به طور عمده متمرکز بر خلیج فارس بود و بعد هم معلوم شد که این گمانه‌زنی‌ها چندان هم بیراه نبوده و علاوه بر این ناوگروه، تعداد چهار بمب‌افکن راهبردی ب.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

۵۲ اچ و رزم‌ناو آرلینگتون به همراه سامانه پاتریوت و ادوات آبی و خاکی نیز به خلیج فارس اعزام خواهند شد. این شروع ماجرا بود که با حمله به چهار کشتی در نزدیکی بندر فجیره امارات تشدید هم شد، اما حالا به نظر می‌رسد که دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور امریکا، بیشتر به فکر فرستادن واسطه‌هایی مثل نخست‌وزیر ژاپن به ایران است تا با میانجیگری خود ماجرا را ختم به خیر کند و دست کم در ظاهر امر روز‌های داغ سه هفته‌ای پشت سر گذاشته شد، اما باید دید که چرا امریکا این روز‌ها را شروع کرد و به دنبال چه چیزی بود؟
خروج برجام
ماجراجویی امریکا در این روز‌ها به لحاظ زمانی مقارن با سالگرد فرمان ترامپ برای خروج از برجام در هشتم ماه می‌سال ۲۰۱۸ بود. پیش‌درآمد این ماجراجویی با قصد امریکا برای عدم‌تمدید معافیت‌های خرید نفت از ایران بود که با بیانیه کاخ سفید در روز ۲۲ آوریل اعلام شد. کاخ سفید در این بیانیه از قصدش برای اعمال فشار حداکثری بر ایران گفت و اینکه دیگر معافیت‌های خرید نفت ایران به هشت کشور را تمدید نخواهد کرد و به همراه عربستان، امارات و دیگر متحدانش نیاز بازار جهانی به نفت را تأمین خواهد کرد. به دنبال این بیانیه، پادوی منطقه‌ای امریکا به میدان آمد تا بهانه اعزام نیرو را به بولتون و دیگر امریکایی‌ها بدهد. خالد بن احمد آل‌خلیفه، وزیر خارجه بحرین، در مصاحبه‌ای با الشرق‌الاوسط یا روزنامه وابسته به دربار آل‌سعود گفت که به ایران «اجازه بستن تنگه هرمز حتی برای یک روز» داده نخواهد شد. معلوم است که نه او و نه کسی در قد و قامت او توان انجام چنین کاری را ندارد و این را گفت: تا بولتون هم آن بیانیه کوتاه را صادر کند و نیرو‌های امریکایی به خلیج فارس فرستاده شوند بنابراین، کل برنامه اعزام نیرو و ماجراجویی امریکا در این چند روز برنامه‌ای در سالگرد خروج امریکا از برجام بود تا اینکه روایت دیگری از اقدام یک سال قبل این کشور به نمایش دربیاید.
نسخه‌ای ضعیف
نحوه اقدام امریکا در اعزام نیرو بسیار شبیه کاری است که این کشور دو سال قبل در آب‌های ساحلی شبه‌جزیره کره انجام داد. ترامپ در نهم آوریل ۲۰۱۷ به ناو هواپیمابر یو اس اس کارل وینسون و چندین کشتی جنگی دستور عزیمت به آب‌های این شبه‌جزیره را داد و بعد هم ناو هواپیمابر یو اس اس رونالد ریگان و ناو هواپیمابر یو اس اس نیمیتز هم به آن پیوستند. تجمع سه ناو هواپیمابر به اندازه کافی اتفاق عجیب و نادر بود که امریکا بمب‌افکن‌های بی‌یک با قابلیت حمل تسلیحات هسته‌ای را بر فراز شبه‌جزیره کره به پرواز درآورد. همان موقع هم مثل حالا بحث و نظر‌ها از وقوع جنگی قریب‌الوقوع بین کره شمالی و امریکا به شدت مطرح بود به خصوص اینکه هم ترامپ و هم کیم جونگ اون، رهبر کره شمالی، با لفاظی‌های آتشین علیه یکدیگر مستقیماً تنش موجود را تشدید می‌کردند. تمام این ماجرا از اواخر همان سال رو به سردی گذاشت تا اینکه با دیدار ترامپ و کیم اون در دوازدهم ژوئن ۲۰۱۸ ناگهان همه چیز تغییر کرد و امریکا نه تنها تمام آن نمایش قدرت را کنار گذاشت بلکه مانور سالانه با کره جنوبی را هم معلق کرد. بنابراین اعزام ناو هواپیمابر آبراهام لینکن به خلیج فارس تنها نسخه‌ای بسیار ضعیف از کاری بود که ترامپ دو سال قبل از این در کره شمالی انجام داد و معلوم بود که در پس این نمایش نمی‌تواند عزمی برای درگیری داشته باشد.
موانع منطقه‌ای
ترامپ نسخه دو سال قبل خود را با درجه‌ای بسیار کمتر در خلیج فارس اجرا کرد به این امید که همان نتیجه را بگیرد و همانند دیدار دوازدهم ژوئن، دیداری با یکی از مقامات ارشد ایران داشته باشد. تفاوت‌های منطقه‌ای نکته مهم و قابل توجهی است که نه ترامپ و نه دستیاران او مثل بولتون یا مایک پمپئو، وزیر خارجه امریکا، برای اجرای این نسخه در نظر نگرفته بودند. در واقع، این تفاوت‌ها موانعی را برای امریکا در خلیج فارس ایجاد می‌کند که باعث می‌شود تا نمایش نظامی و آوردن ناو هواپیمابر تنها در حد نمایش باقی بماند و نتواند از این پیشتر برود. این نکته‌ای است در اوج گمانه‌زنی‌های رسانه‌ای بابت وقوع جنگ و درگیری در خلیج فارس که از سوی یکی از مقامات عالی‌رتبه پنتاگون گفته شد. ریچارد کلارک در روزنامه امریکایی نیویورک دیلی نیوز نوشت: «آنچه ترامپ و کنگره باید اکنون به آن و نه پیش از حمله ایرانی‌ها توجه کنند این است که ممکن است امریکا و متحدانش متحمل لطمات بدی از سوی ایران شوند. اینکه ما می‌توانیم لطمات بیشتری به آن‌ها وارد کنیم نافی قابلیت آن‌ها برای خسارت زدن به ما نیست.»
کلارک فهرست بلندی از اهداف امریکا و متحدان منطقه‌ای آن برشمرد که در برابر حملات ایران آسیب‌پذیر هستند. این اهداف جدا از کشتی‌ها و مراکز نظامی نیرو‌های امریکایی در منطقه هستند و طیف وسیعی از تأسیسات نفتی، تأسیسات فراساحلی، خطوط لوله انتقال نفت، تأسیسات آب‌شیرین‌کن، فرودگاه‌ها، نیروگاه‌های تولید برق و بنادر و پایانه‌های دریایی و کشتی‌ها و دیگر مواردی می‌شوند که اهدافی آسان برای حملات ایران به شمار می‌روند. با توجه به این اهداف به شدت آسیب‌پذیر است که کلارک نتیجه گرفت: «هیچ پایان خوشی برای جنگ امریکا با ایران متصور نیست.» شاید با توجه به همین مشکلات و موانع منطقه‌ای باشد که امارات زودتر از همه متوجه عواقب ماجراجویی در برابر ایران شد و در مورد حمله به چهار کشتی در حوالی بندر فجیره خود با احتیاط کامل رفتار کرد. امارات علاوه بر اینکه آن چهار کشتی را با عنوان کشتی‌های باربری نام برد و نفتکش، از تروریستی خواندن این حمله یا متهم کردن کشوری خودداری کرد تا مبادا این حمله دستاویزی برای یکسری اتفاقات ناخوشایند بعدی باشد.
موانع استراتژیک
امریکا گذشته از موانع منطقه‌ای، به لحاظ استراتژیک اهدافی را دنبال می‌کند که وقوع درگیری در خلیج فارس حتی در حد محدود آن نیز باعث اختلال در پیگیری آن اهداف می‌شود. مسئله چین و رقابت امریکا با این کشور یکی از اساسی‌ترین اهداف امریکاست که از زمان دولت باراک اوباما جزو اهداف استراتژیک امریکا قرار گرفته و هر چند موضوع روسیه و به خصوص مداخله‌اش در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۶ امریکا تا اندازه‌ای بر آن سایه انداخته، اما باز هم پیگیری این هدف در اولویت‌های اصلی امریکاست. مارا کارلین یکی از مقامات سابق پنتاگون است که روز سه‌شنبه گذشته و در مصاحبه با رویترز گفت: «بهترین حالت برای نابود کردن استراتژی دفاعی ملی و خراب کردن تمرکزی که بر رقابت طولانی‌مدت و آمادگی برای یک درگیری احتمالی با چین و روسیه بنا شده این است که یک جنگ دیگر را در خاورمیانه شروع کنیم.» به نظر او، درگیری امریکا با ایران نه تنها باعث می‌شود پنتاگون از استراتژی اصلی خود منحرف شود بلکه حتی ادامه تنش باعث اتلاف منابع امریکا می‌شود. نباید فراموش کرد که امریکا قریب به یک دهه است که تلاش می‌کند تا در شرق دور زنجیری از ائتلاف‌های منطقه‌ای به دور چین بکشد و حضور سنگین نظامی امریکا در دریای جنوبی چین نقطه اتصال این زنجیره است. هر گونه انتقال تنش به نقاط دیگر جهان باعث می‌شود تا اعضای این زنجیره در ادامه همکاری خود با امریکا دچار تردید بشوند و این زنجیر رفته رفته آن تأثیر مورد نظر امریکا برای کنترل چین را از دست بدهد. البریج کولبای، مدیر برنامه دفاعی مرکز امنیت امریکا نو و از مقامات ارشد سابق پنتاگون، در این مورد به رویترز گفت: «چین می‌تواند دنیا را تغییر دهد. ما نمی‌توانیم شرق آسیا را از دست بدهیم. شرق آسیا به اندازه جواهر روی تاج برای ما باارزش است. بنابراین ما باید در خاورمیانه بمانیم، اما دما (تنش) را پایین بیاوریم و منتظر علامت باشیم.» بنابراین امریکا تا حد یک نمایش قدرت می‌تواند کشتی‌ها و هواپیما‌های خود را در خلیج فارس حرکت بدهد، اما هر گونه درگیری می‌تواند سرمایه‌گذاری سنگین امریکا برای مقابله با چین را تهدید کند. عقب‌نشینی غیرمنتظره ترامپ در دیدارش با شینزو آبه، نخست‌وزیر ژاپن و استقبال او از میانجیگری آبه نتیجه همین محدودیت‌های منطقه‌ای و استراتژیک امریکاست که رئیس‌جمهور امریکا را مجبور می‌کند تا روز‌های داغ تنش را به سرعت پشت سر بگذارد.   منبع: روزنامه جوان

منبع: فردا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.fardanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فردا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۹۴۰۸۱۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دورۀ دوم علیه دشمنانم تلافی می‌کنم- ترامپ

  منبع: تایم
  تاریخ انتشار: 30 آوریل 2024
  گفتگوی اریک کورتسا با دونالد ترامپ
  مترجم: لیلا احمدی
  ➖➖➖➖➖➖➖➖➖
  عصر ایران/ ترجمه: مجله آمریکایی تایم روز سه‌شنبه ۱۱ اردیبهشت در گفت‌و‌گویی اختصاصی با دونالد ترامپ به بررسی برنامه‌های او درصورت انتخاب مجدد پرداخته و جلد خود را به همین‌خاطر به تصویر او اختصاص داده است. بخش دوم این گفت‌و‌گو پیش روی شما است.
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
  حواسش جای دیگری است. آی‌پدِ روی میز را با انگشت پیش می‌کشد تا پلی‌لیستِ رستوران را تنظیم کند. به‌ترتیب "شینید اوکانر"، "جیمز براون" و "شبح اوپرا" پخش می‌شوند. قطعۀ محبوبش باعنوان"پرچم ستاره‌دار" هم شنیده می‌شود که متعلق به "گروه کری" است. این گروه در زمرۀ متهمانی است که به‌خاطر حمله به ساختمان کنگرۀ ایالات متحده در ششم ژانویه بازداشت شده‌اند. صدای ضبط‌شدۀ او هم روی کار است که سوگند وفاداری یاد می‌کند. این قطعه یکی از اصلی‌ترین نمادهای تجمعات ترامپ است که وحدت ملی را به سلاحی برای جان‌نثاری‌ِ حزبی مبدل می‌کند.
 
  نمایش از جایی آغاز می‌شود که دورۀ نخست ریاست او به پایان می‌رسد. حواث 6 ژانویه که درخلال آن گروهی از طرفداران ترامپ در تلاش برای براندازی و انتقال قدرت به مرکز دموکراسی آمریکا حمله‌ور شدند، لکۀ ننگی بر میراث سیاسی ترامپ است. او در پی آن است که شورش را اقدامی میهن‌پرستانه جلوه دهد. وقتی می‌پرسم که آیا به عفو این افراد فکر کرده؟ می‌گوید: «بله، قطعاً». ازآن‌جایی‌که ترامپ با ده‌ها اتهام جنایی ازجمله مداخله در انتخابات، توطئه برای فریب دولت، اختفای عمدیِ اسرار امنیت ملی و جعل سوابق تجاری برای پنهان‌کردن پرداخت‌های خنثی‌شده روبه‌رو است، می‌کوشد تا از اتهامات قانونی، نشان افتخار بسازد.
 
  در دورۀ دوم، نفوذ ترامپ بر دموکراسی آمریکا بسیار فراتر از قدرت عفو خواهد بود. شرکای سیاسی درحال زمینه‌سازی برای بازسازی ریاست‌جمهوری در راستای دکترینی به نام «تئوری اجرایی واحد» هستند که طبق آن بسیاری از محدودیت‌های تحمیل‌شده بر کاخ سفید از سوی قانون گذاران و دادگاه‌ها باید به نفع فرماندۀ کل قوا از بین برود.
 
  قدرت در هیچ حوزه‌ای مهم‌تر از وزارت دادگستری نیست و از آغاز فاصلۀ محترمانه‌ای بین رؤسای‌جمهور و مقامات اجراییِ تأیید‌شده از سوی سنا وجود داشته تا از سوء‍استفاده برای اهداف شخصی جلوگیری و از توان عظیم این نهادها در محدودکردن آزادی آمریکایی‌ها اجتناب شود؛ اما ترامپ که در اولین دورۀ ریاست‌جمهوری‌اش از تحقیقات متعدد از سوی منصوبان قضایی‌اش آسیب دیده بود، اینک در تحمیل ارادۀ خود بر وزارت دادگستری، بازرسان و دادستان‌ها بیش از پیش مصمم است.
 
  ترامپ در خلال گفتگوی ما در مارالاگو می‌گوید: «ممکن است وکلای آمریکایی را که از دستور او برای محاکمۀ شخصی امتناع می‌کنند، اخراج کند.» او به هوادارانش گفته: «در دورۀ دوم به‌دنبال تلافی علیه دشمنانش خواهد بود.» آیا این تلافی‌جویی شامل "فانی ویلیس" (دادستان منطقۀ آتلانتا) هم می‌شود که او را به دخالت در انتخابات متهم کرد یا "آلوین براگ" (دادستان منهتن در پروندۀ استورمی دنیلز) را هم دربرمی گیرد که ترامپ قبلاً گفته بود باید تحت پیگرد قانونی قرار گیرد؟ ترامپ تردید دارد و هیچ قولی نمی‌دهد. می‌گوید: «نه، نمی‌خواهم چنین کنم، اما کاری که آن‌ها انجام داده‌اند، وحشتناک است.»


 
  ترامپ همچنین قول داده «دادستان ویژه»‌ای برای پیگرد بایدن منصوب کند. می‌گوید: «نمی‌خواهم به بایدن صدمه بزنم. برای دفتر ریاست احترام زیادی قائلم. بااین‌حال، چند ثانیه بعد می‌گوید: «ممکن است سرنوشت بایدن با حکم آیندۀ دادگاه عالی مرتبط باشد. باید دید که آیا رؤسای‌جمهور می‌توانند به خاطر اعمالی که در زمان تصدی سمت ریاست مرتکب شده‌اند، با پیگرد کیفری مواجه شوند؟ ترامپ می‌گوید: «اگر مقامات بگویند رئیس‌جمهور مصونیت ندارد، بایدن باید به‌خاطر همۀ جرایمش تحت‌تعقیب قرار ‌گیرد.» [با این توضیح که بایدن به هیچ جرمی متهم نشده و تلاش جمهوری‌خواهانِ مجلس نمایندگان برای استیضاح او نتوانسته شواهدی دال بر جرایمش باشد»]
 
 بازرسان و مقامات سابق وزارت دادگستری از هر دو حزب معتقدند چنین اقداماتی به‌طوربالقوه برای مجری قانون آمریکا فاجعه بار است و اعتبارش را خدشه‌دار می‌کند. "مایکل‌مک‌کانل" (قاضی استیناف سابق ایالات متحده که از سوی رئیس‌جمهور جورج دبلیو بوش منصوب شده) می‌گوید: «اگر دستور دادرسی نامناسب صادر کنم، از وکلای محترم ایالات متحده انتظار دارم مخالفت کنند. اگر رئیس‌جمهور دادستان ایالات متحده را برکنار کند، طوفان بزرگی به راه خواهد افتاد.» مک‌کانل، که اکنون استاد حقوق دانشگاه استنفورد است، می‌گوید: «این اخراج می‌تواند تأثیری مشابه کشتار شنبه‌شب داشته باشد، زمانی‌که رئیس‌جمهور ریچارد نیکسون به مقامات ارشد وزارت دادگستری دستور داد بازرس ویژۀ تحقیق واترگیت* را برکنار کنند.»
 
* رسوایی واترگیت، مجموعه رخدادهایی درخلال سال‌های ۱۹۷۲–۱۹۷۵ در هتلی به همین نام در واشینگتن است که منجر به بالاگرفتن احتمال استیضاح و درنتیجه کناره‌گیری نیکسون رئیس‌جمهور وقت ایالات متحده شد.

 رؤسای‌جمهور طبق قانون‌اساسی این حق را دارند که وکلای ایالات متحده را برکنار کنند، اما برکناری یکی از وکلا (به‌طورخاص) به دلیل رد دستور رئیس‌جمهور بی‌سابقه است.
 
طرح‌های رادیکال ترامپ برای افزایش اقتدار ریاست‌جمهوری در سراسر کشور احساس می‌شود. تمرکز اصلی او بر مرز جنوبی است. ترامپ قصد دارد دستوراتی امضا کند که بسیاری از سیاست‌های مشابه را از دورۀ نخست ریاست‌جمهوری خود، دوباره روی کار بیاورد؛ دستوراتی مثل طرح «ماندن در مکزیک» (که مستلزم فرستادن پناهجویان غیرمکزیکی به جنوب مرز تا تاریخ دادگاهشان است)  و «عنوان 42» (که به مقامات مرزی اجازه می‌دهد مهاجران را بدون اجازۀ درخواست پناهندگی اخراج کنند).
 
  مشاوران می‌گویند ترامپ قصد دارد از گذرگاه‌های مرزی و قاچاق فنتانیل (شبه‌مرفین بسیار قوی) و کودکان به‌عنوان توجیهی برای اِعمال مجددِ اقدامات اضطراری استفاده کند. او از بودجۀ فدرال و با تخصیص پول از بودجۀ نظامی بدون تأیید کنگره، احداث دیوار مرزی را از سر خواهد گرفت. مشاوران می‌گویند سنگ‌بنای این برنامه، عملیات اخراج گسترده‌ای خواهد بود که میلیون‌ها نفر را هدف قرار می‌دهد. ترامپ در دورۀ نخست ریاست‌جمهوری خود وعده‌های مشابهی داده بود، اما می‌گوید قصد دارد در دورۀ دوم تهاجمی‌تر عمل کند. "تام هومن" (مشاور ارشد ترامپ و سرپرست سابق ادارۀ مهاجرت و گمرک) می‌گوید: «مهاجران باید اخراج شوند. آن‌ها باید از مرز خارج شوند."
 
  ترامپ برای عملیاتی در این مقیاس، بیشتر به گارد ملی برای گرد‌آوری و خروج مهاجران غیرقانونی از سراسر کشور متکی است. او می‌گوید: «اگر آنها نمی‌توانستند، از [بخش‌های دیگر] ارتش استفاده می‌کردم. وقتی می‌پرسم آیا این بدان معناست که او قانون «پوس‌کامیتاتوس» را نقض می‌کند – قانون مصوب 1878 که به‌کارگیریِ نیروی نظامی علیه غیرنظامیان را ممنوع می‌کند – به‌نظر می‌رسد ترامپ اعتنایی به معنا و بار تاریخی این قانون ندارد. می‌گوید: «خب، اینها غیرنظامی نیستند. افرادی هستند که غیرقانونی در کشور حضور دارند.» او همچنین از پلیس محلی کمک خواهد گرفت و می‌گوید حاضر به تأمین بودجه برای حوزه‌هایی که از اتخاذ سیاست‌های او سرباز می‌زنند، نیست. ترامپ می‌گوید: «این احتمال وجود دارد که برخی نخواهند مشارکت کنند و سهمی از بودجه نخواهند داشت.»
 
  ترامپ به‌عنوان رئیس‌جمهور، 3 قاضی به دیوان عالی معرفی کرده که به لغو «رو دربرابر وید»* رأی داده‌اند و مدعیِ پایان‌دادن به حق سقط جنین طبق قانون اساسی است.
 
  *رو دربرابر وید، (Roe versus Wade) حکم تاریخیِ دیوان عالی ایالات متحدۀ آمریکا در سال ۱۹۷۳ درخصوص قانونی‌شدن سقط جنین بود که بنابرآن دیوان عالی حکم داد قانون اساسی ایالات متحده آمریکا از آزادی زن برای سقط جنین بدون محدودیت‌های مفرط دولتی پشتیبانی می‌کند.
 
  در عین‌ حال با تأکید بر این‌که ممنوعیت فدرال را امضا نمی‌کند، به‌دنبال خنثی‌کردن سوژۀ مبارزات انتخاباتیِ دموکرات‌ها بوده است. او متعهد به وتوی هرگونه محدودیت فدرال درصورت روی‌کارآمدن نیست. اکنون بیش از 20 ایالت، ممنوعیت کامل یا جزئیِ سقط جنین دارند و ترامپ می‌گوید سیاست‌های این‌چنینی باید به ایالت‌ها واگذار شود تا آنچه را که می‌خواهند، ازجمله نظارت بر بارداری زنان را انجام دهند. وقتی از او می‌پرسم: «آیا مشکلی ندارد که برخی ایالت‌ها زنان را به‌خاطر سقط جنین (فراتر از حدی که قانون اجازه می‌دهد)، محاکمه می‌کنند؟ می‌گوید: «این‌که من با این قضیه مشکل دارم یا نه، مهم نیست و کاملاً بی‌ربط است. ایالت‌ها این قبیل تصمیمات را خواهند گرفت.» این‌ در حالی‌ است که پرزیدنت بایدن گفته با اقدامات دولتیِ ضد سقط جنین در دادگاه و مقررات مبارزه خواهد کرد.
 
  متحدان ترامپ قصد ندارند در صورت بازگشت او به قدرت، در مورد سقط جنین منفعل باشند. «بنیاد هریتیج» -از اثرگذارترین سازمان‌های تحقیقاتی محافظه‌کار در آمریکا- خواستار اجرای قانون قرن نوزدهمی شده که ارسال قرص‌های سقط جنین را غیرقانونی می‌کند. کمیتۀ مطالعات جمهوری‌خواهان (RSC) که بیش از 80 درصد از کنفرانس جمهوری‌خواهِ مجلس نمایندگان را شامل می‌شود، در پیشنهاد بودجۀ سال 2025، «قانون حیات در زمان لقاح» را گنجانده است که بنابرآن حق حیات به "لحظۀ لقاح" نیز تعمیم می‌یابد. از ترامپ می‌پرسم: «اگر این لایحه روی میزش بیاید، آن را وتو می‌کند؟» ترامپ می‌گوید: « مجبور نیستم برای وتو کاری انجام دهم، زیرا ایالت‌ها این کار را انجام می‌دهند».
        
  رؤسای جمهور معمولاً محدودیت‌های زیادی برای تصویب قوانین اساسی دارند. تیم ترامپ به‌دنبال روی‌کارآوردن دو لایحه برای شروع دورۀ دوم است: "بستۀ امنیتی مرزی و مهاجرت" و "تمدید کاهش مالیات در سال 2017". بسیاری از مقررات مربوط به لایحه دوم اوایل سال 2025 منقضی می‌شوند. 

  ترامپ در حال برنامه‌ریزی برای تشدید برنامۀ حمایت‌گرایانۀ (حمایت از تولیدات داخلی) خود است و می‌گوید درنظر دارد تعرفۀ بیش از 10درصدی بر واردات و شاید حتی 100درصدی بر برخی کالاهای چینی اعمال کند.

  ترامپ می‌گوید: این تعرفه‌ها اقتصاد ایالات متحده را از تحت‌الشعاع قرارگرفتنِ تولیدات خارجی می‌رهاند و به رنسانس صنعتی در ایالات متحده دامن می‌زند. استدلال مشاورانش این است که میانگین نرخ تورم سالانه در دورۀ نخست ریاست جمهوریِ او زیر 2٪ بوده و درنتیجه تعرفه‌های ترامپ قیمت‌ها را افزایش نمی‌دهد.
 
                                                                                                                                        ادامه دارد 

کانال عصر ایران در تلگرام

دیگر خبرها

  • عباس آخوندی: هر طرحی که در منطقه بر مبنای حذف قدرت‌های جهانی ارائه شود، از همان ابتدا با شکست مواجه خواهد شد
  • دورۀ دوم علیه دشمنانم تلافی می‌کنم- ترامپ 
  • دورۀ دوم علیه دشمنانم تلافی می‌کنم- ترامپ
  • ضرورت همکاری دستگاه‌ها در اجرای پروژه استراتژیک جاده جلفا-کلاله
  • جهت چرخش آب در اکوادور خط میانی کره شمالی و جنوبی (فیلم)
  • لفاظی وزیر دفاع انگلیس در واکنش به تحریمش از سوی ایران
  • لزوم همکاری همه دستگاه‌ها در اجرای پروژه استراتژیک جاده جلفا-کلاله
  • وزش باد‌های شدید و مواج شدن دریا در خلیج فارس، ۱۴ اردیبهشت
  • لفاظی مقام سابق آمریکا در مورد اقدام تنبیهی اخیر ایران علیه اسرائیل
  • انحراف مینی بوس در اتوبان پیامبر اعظم(ص) ۸ نفر را راهی بیمارستان کرد