چرا آمریکا ناو هواپیمابر به خلیج فارس نیاورد؟/ ادعای مذاکره ترامپ دروغی برای فریب مردم است/ یک راه برای مذاکره وجود دارد؛ عمل به تعهدات قبلی
تاریخ انتشار: ۲۱ خرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۰۲۷۴۲۶
جانشین فرماندهی قرارگاه ثارالله گفت: اینکه آنها این بار ناو هواپیمابر خود را به خلیج فارس نیاورده اند به این دلیل است که خوب می دانند اگر درگیری حتی به صورت محدود بین دو کشور شکل بگیرد، این ناو هواپیمابر و سایر اداوت و تجهیزات شان در تیررس و هدف سلاح های ما خواهد بود. این ناوها آسیب پذیرند. البته آمریکایی ها آسیب پذیری های دیگری هم دارند که ما می توانیم از آن ناحیه ها به آنها ضربه بزنیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سردار «محمد اسماعیل کوثری» در گفت و گو با خبرنگار «تابناک» در پاسخ به این سئوال که چرا آمریکایی ها علیرغم تبلیغات گسترده و شانتاژهای ترامپ و کاخ سفید، ناو هواپیمابر خود را به خلیج فارس نیاورد؟ اظهار کرد: بحثی که آنها در ارتباط با اعزام ناو هواپیمابر آمریکایی و بمب افکن های فوق پیشرفته به منطقه عنوان کردند یک نوع جنگ روانی برای تحت فشار قرار دادن جمهوری اسلامی ایران بود که البته ما به هیچ عنوان تحت تاثیر این موضوع قرار نگرفتیم و برای مقابله با هرگونه تعرضی به خاک کشورمان آمادگی داشته ایم و داریم.
وی افزود: آمریکایی ها در گذشته بارها ناو هواپیمابر به منطقه آورده اند و آن ها را در کنار بحرین یا سواحل حوزه جنوب خلیج فارس مستقر کرده اند و اعزام ناو جدید موضوع تازه ای نیست، اما اینکه آنها این بار ناو هواپیمابر خود را به خلیج فارس نیاورده اند به این دلیل است که خوب می دانند اگر درگیری حتی به صورت محدود بین دو کشور شکل بگیرد، این ناو هواپیمابر و سایر اداوت و تجهیزات شان در تیررس و هدف سلاح های ما خواهد بود.
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجالس هشتم و نهم تصریح کرد: آمریکایی ها به ویژه فرماندهان عالی نظامی شان می دانند که ورود ناو هواپیمابر به خلیج فارس در شرایط فعلی آنها را به شدت آسیب پذیر خواهد کرد و این موضوع 100 درصد به ضررشان است. آنها فقط تا مرحله بهره برداری روانی از موضوع اعزام ناو جنگی بر این موضوع تاکید کردند.
وی در عین حال ادامه داد: البته تاکید می کنم که جمهوری اسلامی ایران به هیچ عنوان شروع کننده جنگی در منطقه نخواهد بود، اما اگر کوچک ترین تعرضی به منافع و خاک کشور ما صورت بگیرد، آنگاه است که با قدرت هرچه تمام تر به آن پاسخ خواهیم داد و متجاوز را پشیمان می کنیم؛ بنابراین اگر دشمن جنگی علیه ما آغاز کند، شروعش با آنهاست اما پایان و دامنه آن هیچ گاه با آنان نخواهد بود.
سردار کوثری در پاسخ به این سئوال که آسیب پذیری ناوهای هواپیمابر آمریکایی تا چه اندازه است و ایران چه ابزاری برای مقابله با تعرض احتمالی دشمن در دست دارد که آمریکا ترجیح داد صرفا از گزینه جنگ به عنوان یک عامل روانی در جهت افزایش فشارها علیه جمهوری اسلامی بهره بگیرد و وقتی با جدیت ما مواجه شد، از این موضوع عقب کشید، گفت: بالاخره آنها و ما تجربه دوران جنگ تحمیلی و سال 66 و 67 را داریم با این تفاوت که آن زمان قدرت و توانایی ما در پاسخگویی به تهدید یک دهم الان هم نبود.
وی تاکید کرد: همان موقع با وجود قدرت کم ما نسبت به شرایط فعلی، آمریکایی ها در خلیج فارس از ناحیه رشادت ها و دلاوری های رزمندگان آسیب دیدند و آن ابهتی که داشتند ریخته شد، حالا که دیگر شرایط به طور کلی عوض شده و توانایی های ما در قیاس با دهه 60 به شدت افزایش یافته است. آمریکایی ها این را می دانند و واقفند که هرگونه خطایی در خلیج فارس انجام بدهند، در نهایت به ضرر آنها خواهد بود.
این فرمانده عالی نظامی کشورمان اضافه کرد: در مورد میزان آسیب پذیری ناوهای هواپیمابر آمریکایی باید اشاره کنم که حتی با ادواتی به مراتب کمتر و ضعیف تر از آنچه از امکانات و تجهیزاتی که ما در خلیج فارس داریم، این ناوها آسیب پذیرند. البته آمریکایی ها آسیب پذیری های دیگری هم دارند که ما می توانیم از آن ناحیه ها به آنها ضربه بزنیم. اگر خطایی از آنها سر بزند، حتما خواهند دید که چه نقاط آسیب پذیری دارند که در دسترس ماست.
وی در پاسخ به این سئوال که طرح موضوع مذاکره و فرستادن میانجی اروپایی و شرق آسیایی نشان می دهد که آنها از موضوع جنگ فقط برای افزایش میزان فشارهای شان استفاده کرده اند و حالا وقتی جوابی از این ترفند هم نگرفته اند، به دنبال راهکار دیگری هستند، عنوان کرد: آنها هر حرف و یا اقدامی دارند می توانند به آن عمل کنند، بالاخره ما کار خودمان را انجام می دهیم؛ هرچند هم آنها هم ما می دانستیم که در بحث نظامی نمی توانند کاری علیه ما پیش ببرند.
سردار کوثری افزود: حالا آنها راه مذاکره را از آن جهت که دیدند فشارهای شان طی سال گذشته و انسال به نتیجه نرسیده است، مطرح کرده و دنبال می کنند؛ هرچند تاکید می کنیم حرف آنها برای انجام مذاکره هم دروغ است. آنها اگر می خواستند مذاکره کنند و در قبال جمهوری اسلامی و مردمش صداقت داشته باشند، به مفاد برجام پایبند می ماندند و به آن عمل می کردند.
وی با تاکید بر اینکه در زمان مطرح کردن برجام ما در مجلس مخالف بودیم و آن را به ضرر خودمان می دانستیم، اظهار کرد: با همه اختلاف نظرها در داخل ما یک تصمیم در مورد برجام گرفتیم و به اذعان 15 گزارشی که تاکنون آژانس بین المللی انرژی اتمی داده است، ایران به تمامی تعهدات برجامی خود پابند بوده و هیچگاه از آن عدول نکرده است، اما آمریکایی ها از ابتدا خلف وعده کرده اند و هیچگاه به تعهدات شان عمل نکرده اند.
به گفته این عضو سابق کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، همه ادعاهای ترامپ و دولت آمریکا برای مذاکره با ایران دروغ است و آنها تنها می خواهند مردم و افکار عمومی را در قبال آنچه علیه ملت ایران انجام داده اند منحرف کرده و فریب بدهند. تنها یک راه برای راستی آزمایی صداقت آمریکایی ها در مذاکره با ایران وجود دارد، آنهم این است که ترامپ و دولتش به تعهدات قبلی که درباره ایران دارند، پایبند مانده و به آن عمل کنند.
سردار کوثری در عین حال پیرامون سفر روز گذشته وزیر خارجه آلمان به ایران نیز خاطر نشان کرد: حتی همین رفت و آمد اروپایی ها هم عایدی ندارد. آنها هم در جریان مذاکرات هسته ای و هم بعد از خروج آمریکا از برجام نشن داده اند که تابع آمریکایی ها هستند، هیچ اختیاری از خودشان ندارند و نمی توانند خلاف نظر آمریکا عمل کنند. این موضوع درباره تعهدات برجامی آنها به ایران به وضوح قابل ملاحظه است.
منبع: تابناک
کلیدواژه: سردار کوثری فرمانده عالی نظامی چرایی نیامدن ناوهواپیمابر آمریکایی خلیج فارس ادعای مذاکره ترامپ دروغ فریب مردم یک راه برای مذاکره عمل به تعهدات ایران عبدالرضا داوری هایکو ماس شینزو آبه حشمت علوی حیات شبانه نزار زاکا مالیات بر سکه یوکیا آمانو
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۰۲۷۴۲۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اعراب میتوانند از جنگ تهران و تل آویو جلوگیری کنند؟
کریستین کواتس اولریشن محقق انستیتوی بیکر در دانشگاه رایس در مطلبی در پایگاه اینترنتی مرکزی عربی واشنگتن دی سی نوشت: سالها جنگ در سایه بین ایران و اسرائیل در ماه آوریل منجر به رویارویی مستقیم بین دو کشور شد و خاورمیانه را در آستانه ورود به یک جنگ منطقهای گسترده قرار داد. این چرخه خشونت که با حمله اسرائیل به ساختمان سفارت ایران در دمشق در اول آوریل آغاز شد و با حمله موشکی و پهپادی بی سابقه ایران در روز ۱۳ آوریل به اسرائیل تداوم یافت، حداقل فعلا تمام شده به نظر میرسد. هرچند حملات تلافی جویانه طرفین ظاهرا فروکش کرده، اما این اقدامات نشان دهنده افزایش قابل توجه تنش بود و حکایت از آن دارد که آتش اختلافات در منطقه با گذشت بیش از شش ماه از جنگ بین اسرائیل و حماس همچنان شعله ور است.
به گزارش انتخاب، برای دولتهای عربی منطقه که خواستار گفتگو و دیپلماسی جهت خودداری از گسترش جنگ غزه به کل منطقه هستند، یک جنگ تمام عیار بین ایران و اسرائیل آنها را در معرض آتش متقابل طرفین قرار خواهد داد. چنین نتیجهای بدترین سناریوی ممکن خواهد بود که رهبران ۶ کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس سال هاست به دنبال اجتناب از آن هستند. روابط دفاعی و امنیتی آنها با ایالات متحده و (به خصوص بحرین و امارات) با اسرائیل، آنها را در برابر حملات متقابل مستقیم و غیرمستقیم آسیب پذیر خواهد ساخت. پس از حل و فصل رقابتهای ژئوپلتیک مابین کشورهای عربی منطقه در دهه ۲۰۲۰، اولویتهای منطقه خلیج فارس به سمت نزدیکی روابط و کاهش تنش تغییر کرده، اما این اولویت با به صدا درآمدن ناقوس جنگ در نزدیکی آنها به مخاطره افتاده است.
در هفتهها و ماههای پیش از حمله ۷ اکتبر، سیاست گذاران چند کشور عربی منطقه توجه خود را معطوف ابتکارات منطقهای در خصوص ارتباطات اقتصادی نظیر کوریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا کرده بودند که در نشست گروه بیست در ماه سپتامبر در دهلی نو اعلام شد. این کوریدور قرار بود هند و امارات را از طریق عربستان و اردن به اسرائیل و اروپا متصل نماید و تلاش دیگری از سوی دولت بایدن برای کنار هم قرار دادن شراکتهای منطقهای و ایجاد یک مرکز ثقل ژئواکونومیک جدید به شمار میرفت. تلاشهای هماهنگ برای زمینه سازی جهت یک توافق عادی سازی بین عربستان و اسرائیل نیز در همین راستا انجام میگرفت، زیرا کاخ سفید به دنبال مقابله با نفوذ چین در منطقه بود.
جنگ غزه در شش ماه اخیر بسیاری از این مفروضات را که ظاهرا در ذهن سیاست گذاران آمریکا، اسرائیل و کشورهای حاشیه خلیج فارس تقویت شده بود بر هم زد. مفهومی که در توافقات ابراهیم نیز دنبال میشد و تصور این بود که میتوان یک رویکرد ایجاد مصالحه پایدار را دنبال نمود، به جهت در گرفتن طولانیترین و مرگبارترین جنگ بین اسرائیلیها و فلسطینیان از سال ۴۹-۱۹۴۸ تاکنون به شدت تضعیف شده است.
هیچ یک از دولتهای منطقه تمایلی به تحریک یا شعله ور کردن تنشهای منطقهای ندارد. مصالحه محتاطانه این کشورها با ایران از جمله توافقی که ایران و عربستان در مارس ۲۰۲۳ با میانجیگری چین به امضا رسید با دوامتر و پایدارتر از چیزی بوده که بسیاری انتظارش را داشتند. بحرین در این میان تنها کشور عربی حاشیه خلیج فارس است که به طور کامل اقدام به ترمیم روابط با ایران نکرده است. واکنشهای پایتختهای عربی به وضعیت امنیتی در یمن و دریای سرخ نشان میدهد که مواضع این کشورها تا چه اندازه تغییر کرده و از جهت گیریهای آنها در فاصله سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۲ فاصله گرفته است. حوثیها نیز ترجیح داده اند به جای هدف قرار دادن غیرنظامیان و زیرساختها در عربستان و امارات، به کشتیرانی بین المللی در دریای سرخ حمله کنند. به نظر میرسد که نه ریاض و نه ابوظبی تمایلی به از سرگیری تنشها با حوثیها پس از برقراری یک آتش بس موقت در آوریل ۲۰۲۲ ندارند.
تنها بحرین تصمیم گرفته در ائتلاف دریایی به رهبری آمریکا که در دسامبر ۲۰۲۳ برای مقابله با حملات حوثیها شکل گرفت مشارکت نماید، البته مشارکت منامه نیز بیش از آنکه عملیاتی باشد، اداری بوده است. جالب توجه اینکه عملیاتهای انجام شده علیه مواضع حوثیها از ناوهای هواپیما بر و ناوچههای آمریکایی مستقر در دریای سرخ و پایگاههای بریتانیا در قبرس انجام گرفته و نه از تاسیسات دفاعی واقع در کشورهای حاشیه خلیج فارس و این کشورها از این طریق تلاش کرده اند فاصله خود را با ائتلاف آمریکایی بریتانیایی در خصوص یمن حفظ نمایند.
از این رو به نظر میرسد که رهبران کشورهای حاشیه خلیج فارس در حال حرکت بر روی یک لبه باریک و حفظ توازن میان عدم افزایش تنش با ایران از یک سو و به حداقل رساندن پتانسیل افزایش تنش منطقهای توسط اسرائیل از سوی دیگر هستند. چالشی که کشورهای حاشیه خلیج فارس با آن مواجه اند، عدم برخورداری از اهرم فشار لازم برای تاثیرگذاری بر تصمیماتی است که میتواند پیامدهای منطقهای گستردهای به دنبال داشته باشد. وقوع جنگی بین ایران و اسرائیل آنها را به معنای واقعی کلمه در خط آتش دو طرف قرار میدهد و احتمالا تلاش این کشورها برای ترسیم تصویری مثبت از منطقه به عنوان مکانی امن برای زندگی، کار و تجارت که پروژههای بزرگ اقتصادی میتواند در ان انجام گیرد را به باد خواهد داد.
ریسک زدایی در کشاورهای حاشیه خلیج فارس به یک شعار تبدیل شده و برای محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان پیشبرد پروژههای عظیم مرتبط با چشم انداز ۲۰۳۰، اولویتی است که هرگونه تنش منطقهای آن را به خطر خواهد انداخت. عربستان، امارات و قطر هر کدام به شیوه خود روی پروژههای توسعهای جدید خود متمرکز هستند که میتواند موقعیت آنها به عنوان قطبهایی کلیدی در اقتصاد جهانی را تقویت نماید. اولویت فوری تصمیم گیریان در این کشورها همچنین بررسی دقیق عملکرد سامانه دفاعی اسرائیل در برابر موشکها و پهپادهای ایران است تا درسهایی را برای استفاده در سامانههای دفاعی خود بیاموزند.
هنوز خیلی زود است که بخواهیم بگوییم آیا تحولات اول تا ۱۹ آوریل فاز جدیدی از جنگ اسرائیل و حماس تلقی میشود یا به معنای جابجا شدن مرزهای افزایش تنش در منطقه است. چرخه قبلی خشونت شامل ترور ژنرال سلیمانی و حمله به پایگاه نظامی عین الاسد در عراق منجر به یک جنگ گسترده نشد.
در سال ۲۰۲۰ مقامهای ارشد سعودی و اماراتی خواهان اجتناب از افزایش تنش شدند و احتمالا تحلیل غالب این باشد که در آوریل ۲۰۲۴ هم منطقه توانسته از یک جنگ احتمالی دیگر اجتناب ورزد. اما چنین رویاروییهای دورهای بین دشمنان منطقهای منجر به یک بازی ژئوپلتیک با ماهیت رولت روسی میشود که میتواند ایران و اسرائیل را به این نتیجه گیری برساند که وقوع جنگی در آینده محتملتر از گذشته شده است و در هر صورت دیر یا زود رخ خواهد داد.
شمشیر دموکلوس بالای سر منطقه قرار دارد، اما رهبران پایتختهای عربی هیچ عاملیتی در زمان فرود آمدن آن ندارند. آنها میتوانند از کانالهای پشت پرده و ایفای نقش میانجیگری ریسک اشتباهات محاسباتی و سوء تفاهمات احتمالی را کاهش دهند و در عین حال تلاش برای دستیابی به یک آتش بس پایدار در نوار غزه را تداوم ببخشند.